قدم دوازدهم - حسبناالله
از مواقع استجابت دعا هنگام نزول رحمت آسماني خداوند(باران) است.
با اين حساب مردم تهران(فقط تهران) پنج روزه كه فرصت داشتن امر ظهور و سلامتي
امام عصر (عج) رو از خدا مسئلت كنند.
سئوال:آيا از خدا خواستيم؟آيا حواسمان بود؟
آقا نري پيش خدا از ما گلايه كني؟!
يه فرصت ديگه بهم بده آقاي غريبم...
آخه مظلوميت يه چيزه،غربت يه جيزه ديگه ست.
(دنبال يه عكس خوب براي اين پست بودم كه مادرم اومد و مشكل رو حل كرد،اين عكس دلش رو برد.) لينك دانلود: حسبنا الله
نظرات:
خون دل |
«کاظم» میگوید: |
«چی میکشه آقامون از دسته ماها بیاید گناه نکنیم....» |
هرکجا هست خدایا به سلامت دارش.... |
«مرد نامرئی» میگوید: |
«یا علی مدد وحید جان» |
«حامد» میگوید: |
«سلام خدا قوت» |
کاش.. |
«باران» میگوید: |
«در جوار کوچه های انتظار دعايم کن، در تنگنای سرودن غزل هايم نمی دانم از چه غريبم که ديدگانم به غروب عشق می مانند و به فکر کدامين لاله هستم که اشک در خاکريز چشمانم موج می زند. نمی دانم در ساحل شب به جستجوی کدامين مهتابم و کرانه ی آسمان را به ديدار چه کسی نظاره گر شده ام!!! فقط می دانم که باران در کنج نگاه تو آمدنی است!!! يوسف فاطمه! ای زمزمه واپسين حياتم، بدان که ابهام اشک من تنديس حضور توست و غروب شعرهايم در سرا پرده انتظار،عبور غريبانه تو را گريه می کند .......» |
منتظر |
«باران» میگوید: |
«اشک هایم را ببین ...هنوز پر از وضویم من... به قداست بی نظیرت سوگند، نگاهم برای دوری ات بارانیست. خیس خیس... سجاده ام پر از مریم شده و کمی از عطر گل انبیا، تمام مرا معطر کرده است. به بزرگی ات قیام کرده ام و دستانم پر از قنوت است. به رکوع که رسـیـدم نشــانـت خـواهـم داد تـرسـم را... این که چقدر از زمان بـــی حضـورت می ترسم. گلدان شمعدانی ها را با چند شاخه گل نرگس کنار پنجره گذاشته ام... پنجره ها بازند... و هیچ پرده ای مانع رسیدن نور نیست... با همان روشنائی بی ریایت چراغانی مان کن.» |
علي اكبر |
«» میگوید: |
«سلام عزيزم.گفتي پاكي ياد خاكي افتادم و گفتي شوور گرفتن ياد امين ... خدا كنه با ياحسين بريم ... هممون» |
سلام |
«سید» میگوید: |
«وبتون خیلی متفاوت و جالبه دستتون درد نکنه کاش دعاهون مستجاب شه... اللهم عجل لولیک الفرج» |